زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

انقلاب (تحول شراب به سرکه)





دگرگونی و تحوّل شراب به سرکه را انقلاب می‌گویند و از انقلاب در بابهای طهارت، رهن و غصب سخن رفته است.


۱ - تفاوت انقلاب با استحاله



در تفاوت انقلاب با استحاله دو دیدگاه وجود دارد. برخی، انقلاب را صرف تغییر ظاهری که موجب تغییر اسم است، بدون دگرگونی در حقیقت نوعی دانسته‌اند، برخلاف استحاله که در آن، ماهیت شی‌ء تغییر می‌کند. بنابراین، انقلاب شراب به سرکه استحاله نیست. برخی دیگر، انقلاب را از مراتب استحاله دانسته و معتقدند انقلاب نیز تغییر و تبدیل ماهیّتی به ماهیّتی دیگر است، مانند تبدیل شراب به سرکه که دو حقیقت و ماهیّت مختلف با آثار متفاوت می‌باشند؛ لیکن متعلّق انقلاب در فقه، خصوص دگرگونی شراب به سرکه است، در حالی که متعلّق استحاله اعم است.
با توجّه به دیدگاه دوم، برخی فقیهان در بحث مطهرات عنوان مستقلی برای انقلاب ذکر نکرده و آن را از مصادیق استحاله شمرده‌اند.

۲ - طهارت



انقلاب از مطهرات است؛ به این معنا که تبدیل و دگرگونی آب انگور جوشیده یا شراب به سرکه، موجب پاکی و حلّیت آن است؛ خواه این دگرگونی خود به خود صورت گیرد یا با افزودن چیزی مانند نمک و سرکه به آن.
البته به قول مشهور، شراب باید بر شی‌ء افزوده شده، غلبه داشته باشد؛ و در صورت استهلاک شراب، طهارت حاصل نمی‌شود.
دراینکه برای حصول طهارت شراب به انقلاب، نرسیدن نجاست دیگری به آن پیش از انقلاب شرط است یا نه، اختلاف است.
تبدیل انگور یا خرمای نجس به سرکه، موجب پاکی آن نمی‌شود؛ لیکن اگر نخست به شراب تبدیل شود، سپس به سرکه، در حصول‌طهارت‌آن اختلاف‌است.
در صورت شک در تحقّق انقلاب، به نجاست مایع مشکوک حکم می‌شود.
آیا مُطهِّر بودن انقلاب، شامل انقلاب هر مایعی نجس به هر مایعی پاک می‌شود یا اینکه تنها به انقلاب شراب به سرکه اختصاص دارد؟ ظاهر کلمات اغلب فقها قول دوم است. برخی تصریح به قول اوّل کرده‌اند.

۳ - رهن و غصب



در صورت تبدیل عصیر رهنی به شراب، رهن باطل می‌شود و در صورت تبدیل آن به سرکه، به ملک گرو گذار و در نتیجه رهن باز می‌گردد.
گرو گذاشتن شراب نزد مسلمان صحیح نیست و در صورت گذاردن، چنانچه نزد مرتهن (رهن گیرنده) به سرکه تبدیل شود، در اینکه از آنِ مرتهن است یا راهن (رهن گذارنده) اختلاف است.
همچنین است موردی که شراب غصبی، نزد غاصب به سرکه تبدیل شود.

۴ - پانویس


 
۱. سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان حلال و الحرام، ج۲، ص۸۶ ۹۰.    
۲. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۲۷۱.    
۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۵، ص۴۷۳.    
۴. نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱، ص۳۳۲.    
۵. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة‌الوثقی، ج۱، ص۲۶۸.    
۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۲۸۸.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۲۹۰.    
۸. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۲۶۸-۲۶۹.    
۹. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۲۶۹.    
۱۰. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۲۷۳.    
۱۱. خویی، ابوالقاسم، التنقیح (الطهارة)، ج۴، ص۱۶۴.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۵، ص۲۴۹.    
۱۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۵، ص۲۵۱-۲۵۲.    
۱۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۷، ص۱۹۹.    


۵ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۴۲-۷۴۳.    


رده‌های این صفحه : رهن | غصب | فقه | مطهرات




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.